٢۶٠.

ساخت وبلاگ

کار مفید این روزام تمیزکاری خونه زندگیم بود. کل آشپزخونه رو شستم و تمیز کردم. از ابزارهای داخل یخچال گرفته تا داخل کابینت‌ها و... لباسهای تابستونی و زمستونی بچه ها و خودمون رو هم جابجا کردم.

مجتبی شب مهمون بود... وقتی اومد خونه، یه چای گلاب خوشمزه درست کردم و چهارنفری نشستیم کنار بخاری و خوردیم... چسبید... مجتبی کمی از مشکلات کارش بهم گفت. دلم براش سوخت. تصمیم گرفتم این بار یه نذر چهل روزه برا کسب و کار مجتبی بخونم، از چن روز دیگه شروع میکنم ب امید خدا.

چن وقت پیش به مجتبی گفتم سه تا از خوبی هامو بگو بهم. گفت تو سه هزارتا خوبی داری. گفتم سه تا شو بگو. فکر کرد و گفت: دوست داشتنی هستی... خیلی خوبی.... همه زندگیمی:) واقعا چرا مردا انقدر کلی نگرن!؟ سه تا خصوصیت کلی منو مثال زد ولی بازم همینم که گفت خوشحالم کرد:)

»» امشب به سرم زده نظرات خصوصی رو یکی یکی پاک کنم. فعلا از سیصد و شونزده رسیده ب دویست و شصت :|

+ همه شو پاک کردم... چه روزایی که یادم نیومد... چ خاطره هایی که برام زنده نشد:| چه همه وبلاگ حذف شده بودن! البته تک و توکی هم رها شده بودن... چه بر سر صاحبانشون اومده، فقط خدا عالمه. هر جا هستن زیر سایه ی خدا باشن:)

۱۹....
ما را در سایت ۱۹. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sarzamin-e-maryam بازدید : 29 تاريخ : سه شنبه 25 مهر 1402 ساعت: 18:30