٢٢۴.

ساخت وبلاگ

جمعه هفته گذشته مجتبی گفت احساس میکنم ویروس گرفتم ولی خفیفه. و اینطوری شد ک اول خودش، بعد مهدی و بعد محمدرضا مریض شدن. دو شبانه روزه ک بچه ها تب بالا دارن. عطسه و ابریزش بینی. بیحالی و بی رمقی. دو دلیم که بچه ها رو ببریم دکتر یا صبر کنیم ببینیم تبشون قطع میشه یا نه. اگه همینطور بیحال باشن احتمالا فردا شب میبریمشون دکتر. احتمال زیاد آنتی بیوتیک لازمن :| سری پیش که بردیمشون دکتر 125هزار پول ویزیت دادیم، برای یکی از بچه ها. تا به دکتر گفتم پسر کوچیکمم معاینه کنین شاید اینم مریض شده باشه، شروع کرد ب غرغر کردن ک باید پول ویزیت دو نفرو میدادی نه یه نفر. توقع داشت 250 بهش پول میدادیم بابت دو قلم دارویی که سرجمع 40هزار تومن بیشتر نشد:|

خودمم حس میکنم نفسم تنگ میشه و گلوم درد میکنه... از بس ک مهدی توی صورتم عطسه کرد:| امیدوارم اول بچه ها خوب بشن بعد من درگیر ویروس بشم ک حداقل خیالم از بچه ها راحت باشه.

»» دیشب تقریبا تا صبح بیدار بودم و همش تب بچه ها رو چک میکردم و پاشویه میکردم. خدا بخیر کنه امشبو:(

»» نمیدونم میتونم فردا روزه بگیرم یانه. هم گلوم درد میکنه هم بخاطر بچه ها که مریضن... باید بهشون رسیدگی کنم.

۱۹....
ما را در سایت ۱۹. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sarzamin-e-maryam بازدید : 53 تاريخ : دوشنبه 10 بهمن 1401 ساعت: 11:07