۱۲.

ساخت وبلاگ
امروز تولدمه. یك سال بزرگتر و باتجربه تر شدم. خدا رو شكر میكنم كه تا امروز فرصت زندگی كردن رو بهم داده. 

مجتبی هیچ وقت روز تولدمو یادش نیست. روز و ماه تولد كه بماند ، سال تولدمم یادش نیست. تا حالا از صد دفعه سال تولدمو بیشتر پرسیده :)) بخاطر همین هر سال خودم بهش میگم مثلا فردا یا پس فردا تولدمه... یادش میندازم. از اون دسته آدم ها نیستم كه بخاطر فراموش شدن چنین روزی ازش ناراحت بشم و اوقات تلخی كنم.امروز صبح سر صبحانه با خوشحالی بهش گفتم امروز تولدمه. اونم در همون حال كه یه لقمه گنده تو دهنش بود گفت تولدت مبارك!. یك ساعت بعد اینكه رفت مغازه زنگ زد گفت برای شب غذا درست نكن.تولدته میریم بیرون غذا میخوریم....تشكر كردم و قبول كردم. با اینكه خیلی راضی نیستم زود به زود از بیرون غذا بگیریم ولی چون میدونم مجتبی تقریبا بغیر از دعوت برای غذای بیرون و یا گرفتن یه جعبه شیرینی سورپرایز دیگه ای نداره قبول كردم:)))  البته ناگفته نماند كه سال اول عروسیمون بهم ربع سكه داد ولی بنظر من كادو مهم نیست... دل خوش بودن به زندگی مهمه.... برای من شنیدن همون عبارت از همه شیرین تر بود.... تولدت مبارك!

»» برای امروز بعدازظهر نوبت دكتر گرفته بودم ولی مجتبی راضی نشد كه نشد.... میگه اون دكترو قبول نداره... خدایا به خودت سپردم.

+ امروز یه عالمه پیام تبریك تولد دریافت كردم.... خیلی خوشحال شدم....خدایا شكرت بخاطر این همه خوشبختی :)))) 

۱۹....
ما را در سایت ۱۹. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sarzamin-e-maryam بازدید : 102 تاريخ : دوشنبه 1 بهمن 1397 ساعت: 2:21